اصلی ترین وظیفه نمایندگان مجلس شورای اسلامی قانون گذاری و نظارت بر حسن اجرای قوانین می باشد. درباره این دو وظیفه اصلی در شعارها و برنامه های کاندیداها چه دیده اید؟

یکی دفترچه ای داده و زیر و بم هر کاری که در اردکان انجام شده را به خود رسانده و تاکید بر ادامه این روال در صورت نماینده شدن. یکبار به خود زحمت نداده بفرمایند در این 12 سالی که نماینده بوده اند چند طرح درست و حسابی ارائه نموده اند که گره ای از مشکلات کشور باز نموده. مدام اردکان. گویی اگر ایشان نبودند اردکان حالا به خرابه ای تبدیل شده بود. همه مسئولان هیچ بوده اند و هر کاری صورت گرفته ، توسط حضرت آقا انجام شده است.

دیگری دفترچه ای داده و هزار وعده اجرایی که ال می کنم و بل می کنم. حتی تا کوچکترین روستا ها را پیش رفته و می خواهد بگوید که با برنامه پیش آمده است. 

اما مگر نماینده باید برنامه داشته باشد. آن هم نماینده تک نفره. برنامه برای دولت است که در انتخابات ریاست جمهوری باید از نامزدها مطالبه گردد. نماینده ما یک نفر است در کنار 289 نماینده دیگر. نماینده باید بصیر، آگاه و باهوش و شجاع باشد تا جاهایی را که مشکلی از نظر قانونی وجود دارد شناسایی کند و در راه تقنین درست بکوشد. در صورت عدم اجرا نیز  وظیفه نظارت خود را به انجام رساند. برنامه برای زمانی است که کاندیدایی نمایندگی حزبی را داشته  و پیگیر برنامه های حزب خود باشد. که ما در کشورمان حزب نداریم. یک سری کل گویی توسط جبهه های سیاسی صورت پذیرفته. همین. اما  حال چه می بینیم؟ خروار خروار وعده اجرایی. به نظر من این ها عوام فریبی است.  

پس جایگاه دو وظیفه اصلی کجاست؟ برای آن چه دارید؟ هیچ.  اصلا وعده هایی که داده اند از وظایف نماینده است که این قدر در بوق و کرنا می کنند؟

 اما چرا این گونه است؟چند دلیل دارد. 

1- فرهنگ غلط انتخاباتی ما مردم است که توقعات نابجا از نماینده داریم. به جای مطالبه وظایف اصلی نمایندگی از او کارخانه و اشتغال و آسفالت و راه و غیره می خواهیم. یعنی دقیقا وظایف دولت و سازمان های دیگر. اغلب مردم فکر می کنند این ها از وظایف نمایندگی است. مترشان همین هاست. وظایف اصلی را مطالبه نمی کنند.

2- ضعف سیستم. این ضعف باعث می گردد که مردم به جای اینکه حل مطالبات خود را از مسئولان دولت مانند فرماندار و روسای ادارات مربوط به هر بخشی بخواهند، به علت ناامیدی راه راحت تر را انتخاب کنند و به نماینده که آسانتر به مسئولان بالا دسترسی دارد مراجعه نمایند. این ضعف بزرگیست که برای پیشبرد هدف درست خود از راه معمول نتوان پیش رفت. عدم اعتنای دولت به در خواست ها و مشکلات مطرح شده از سوی مراتب پایین و نیز عدم انجام درست وظایف توسط مسئولان رده های پایین، علت اصلی و نبود نگاه خدمت مداری(مطلق نمی باشد) و غلبه نگاه قدرت مداری از علل دیگر آن است. البته علل دیگری نیز دارد.

3- خود نماینده. نماینده به جای اینکه به دنبال رفع موانع ضعف های که در بالا ذکر شد بوده و با انجام وظایف خود در هر دو بخش، یا خلا قانونی را پر نماید و یا در صورت نبودن این خلا نظارت خود را جهت اجرای درست قانون اعمال نماید، خود مستقیما وارد گود گردیده و به حل مشکل می پردازد. هم مشکل را حل می کند و هم نامی برای خود. چه چیز بهتر از این. تنها کسی که ضرر می کند مردمند. وقتی را که نماینده باید جهت حل مشکلات کلان کشور قرار دهد صرف نوشتن نامه به این وزیر و آن مدیر کل می شود.