نقد چیست؟ و تفاوت آن با تهمت چیست؟

نقد تبیین، روشنگری و بیان نقاط قوت و ضعف در رابطه با پدیده های مختلف اعم از نوشتار، گفتار، کردار، اندیشه، تفکر و اعمال و غیره است. منتقد در مقام دلسوزی و راهنمایی و از نگاهی بی طرفانه،  با دلایل و مستنداتی که ارائه می دهد مورد نقد را اعم از گفتار و اعمال و غیره به راه و مسیری بهتر رهنمون می نماید. مهمترین نشانه یک نقد خوب مستندات قوی برای پذیرش می باشد. اما تهمت زدن تفاوتی اساسی با نقد دارد. تهمت زننده تنها برای اثبات مدعای خود با تکیه بر ادعاهایی واهی و با دیده ای متعصبانه و یک طرفه به بیان مطالبی بی اساس و کذب می پردازد. و با ارائه دلایلی سطحی در هر صورت فقط اثبات کلام خود را می جوید.

اردکان آزاد قصد داشت تا نقدی بر اتهامات وارده وبلاگ اردکان نگین کویر ما به رشته تحریر درآورد. اما به علت نبود فرصت کافی چنین امکانی تا به حال فراهم نگردید تا اینکه امشب مطلبی برای اینجانب از طرف یکی از دوستان ارسال گردید. بنده آن را مناسب دیده و با اجازه ایشان دخل و تصرفاتی در آن انجام داده، در وبلاگ قرار دادم. از دوستان عزیز خواهشمند است ما را از نظرات خود بهره مند سازید.

این نقد به ترتیب مطالب ایشان بیان شده است. لطفا ابتدا مطلب را از اینجا بخوانید.

جناب آقای پایدار

  • امیدوارم شما که به گفته خود تلنگری به مسئولی زده اید این حرکت خود را گسترش داده و برای مقاصد جناحی نبوده باشد. انشاءالله که همه مسولین را دربرگیرد. نماینده عزیز هم از بوته نقد شما در امان نباشند.
  • رسم ادب اقتضا می کرد که برای انتشار سوال و جوابی که به صورت خصوصی ارسال گردیده بود اجازه می گرفتید. ایشان نیز قطعا پس از پایان گفتگو اجازه انتشار آن را می دادند.
  • به نظر می رسد شما با نقل مطالب وبلاگتان در شورا مشکلی ندارید اما انتظار دارید درهر جمعی که مطالب  وبلاگتان مورد  نقل و نقد و بررسی قرار می گیرد شما را هم طی مراسمی دعوت کنند تا از خودتان دفاع کنید؟! اگر این روال را بپذیریم هر مطلبی از هر فردی داخل جلسات شورا مطرح می گردد باید دعوتنامه ای برای آن فرد جهت دفاعیه فرستاده شود؟
  • بند(1): ایشان به شبهات محدوده و عملکرد خودشان در این رابطه در مصاحبه ای با نشریه آئینه پاسخ داده اند که به زودی منتشر می شود. اما اینکه پاسخ ایشان چه منافاتی با وحدت مسئولین دارد؟ مسلما اختلاف نظرهایی میان مسئولین وجود دارد که البته خوب است اما بعضی اوقات پاسخگویی به بعضی از شبهات باعث علنی شدن اختلاف نظرها گردیده و ممکن است مورد سوءاستفاده قرار گیرد.  بنابراین همیشه گفتن خوب نیست بلکه بسیاری از اوقات نگفتن لازم است.
  • بند(2): ایشان هراسان نیستند و بنده نمی دانم که چرا شما چنین برداشتی داشته اید؟! اما همانگونه که قبلا گفته شد ادب اقتضا می کرد نظری را که به ایمیلتان ارسال گردیده بود را با اجازه ایشان علنی می کردید و مطمئنا  ایشان اجازه میدادند.
  •   بند(3):اما در مورد عکس ها. عکس های آن روز تماما از داخل راهپیمایی گرفته شده و هر کدام از عکس ها گوشه ای را به تصویر کشیده. شما هیچ عکسی مشاهده نمی کنید که از صف اول گرفته شده باشد و تمام تظاهرات را در یک نما به تصویر کشیده باشد. اما در همین عکس ها نیز زیادی جمعیت گویاست. آن هم برای تظاهراتی که برخلاف گفته های کذب شما هیچ گونه فراخوان عمومی نداشت و تبلیغات نفر به نفر بود. بنده بسیاری از دوستان را سراغ دارم که بعدا از وقوع تجمع اطلاع پیدا کردند و نتوانستند حضور پیدا کنند. در ضمن آن تظاهرات بر ضد سران فتنه بود که تجمعات غیر قانونی 25 بهمن را به راه انداخته بودند. حال نمی دانم چرا شما به خود گرفته اید. در حالی که در شعارهای مطروحه علیه آقای خاتمی چیزی نبود و تنها به صورت خودجوش چند شعاری داده شد که آن هم از طرف مجریان خنثی گردید. جناب آقای پایدار اگر شما در مورد آن تجمع شنیده اید و بعد از مدت ها عکس هایش را مشاهده کرده اید ما آن را با چشمان خود دیده ایم و "شنیدن کی بود مانند دیدن؟". واقعیت با مطالب شما تغییری نخواهد کرد.
  •   آقای حسینی پور منظورشان از هزاران نفر را بیان کرده اند. فکر نمی کنم لازم به توضیح شما و یا حتی تفسیر اساتید فن باشد. مهم قصد ایشان بوده که بیان شده.
  •  شما قبلا این راهپیمایی را 60-70 نفره می خواندید و آقای حسینی پور را بابت آنکه هزاران نفره خوانده دروغگو می خوانید. بر فرض اشتباه ایشان در تخمین جمعیت که شما آن را دستمایه قرار داده و تهمت دروغگویی به ایشان زده اید، قطعا تخمین شما نیز کاملا اشتباه بوده و جمعیت بسیار بیشتر بوده. آیا آن دروغ است و این نیست؟ آیا حاضر به عذرخواهی هستید؟
  • جنابعالی در پاسخ به یکی نظرات وبلاگتان فرموده اید که وقتی عکس ها به دستتان برسد، درج می کنید. اما از ترس رسوایی این کار را نکردید. این دروغ نیست؟
  • واقعا بنده 28 بهمن آنجا نبوده ام. خب مدرکی ارائه دهید که باورمان شود سیل جمعیت بوده است. من که هر چه گشتم سیلی ندیدم. چه اشکالی دارد عکسها را در وبلاگتان بگذارید تا واقعا ببینیم. چرا یکبار برای همیشه عکس های 28 بهمن را نمی گذارید تا سیل جمعیت شما را مشاهده کنیم؟ لابد استدلالتان این است که ممکن است بعدا دردسر برایشان بیافریند. اولا کسی را به خاطر ارادت و حمایت از فردی آن هم در اردکان مواخذه نمی کنند. ثانیا بر فرض صحت ادعای شما، می توانید عکس افراد را با فتوشاپ تار کنید تا شناسایی نشوند. قصد ما فقط دیدن سیل جمعیت است.  
  • درباره اینکه بعضی شرکت کنندگان از نیت برگزارکنندگان خبر نداشتند ، این  ادعای شماست و بسیار عجیب! آیا وقتی شرکت کردند و دیدند اوضاع آن طوری نیست که فکر می کردند، نمی توانستند همانجا برگردند و شرکت نکنند؟ آیا اگر بگویم جمعیت سیل آسای! 28 بهمن هم همینطور بود شما قبول میکنید؟
  • درباره جابجا شدن  دو تا عکس، اشتباهی سهوی از آقای عابدی بوده، میتوانید از خودشان سوال کنید. ضمنا الأن عکسها در "اردکان آزاد" درست گذاشته شده!
  • بند(4): چرا فضا مناسب بحث درباره این قضایا نیست؟!  شما که مدعی هستید از انتشار نظر خود بیم ندارید، چرا به صورت شفاف جواب سید را در این بند ندادید؟!  واقعا نظر شما در این باره چیست که از گفتن آن می هراسید؟!  به نظر من اصلی ترین بند جوابیه سید همین است و  درباره آن نتوانسته اید کلمه ای بگویید!  چرا فقط به صورت حضوری و خصوصی حاضر به گفتگو درباره اش هستید؟!  مگر نگفتید مردم نامحرم نیستند؟! چرا وقتی نوبت پاسخ سید به شایعات میشود از ایشان توقع جواب علنی دارید و مصلحت نبودن آنرا قبول نمی کنید، اما نوبت خودتان که می شود ترجیح می دهید  وارد این مباحث  نشوید؟!!  جالب است! همان کارهایی که خود شما در هفته اخیر درباره ایشان انجام داده اید، همانها را به ایشان نسبت داده ای! چه کسی به صورت آزاد بعضی مطالب را نوشت و به سید هر تهمتی خواست زد و هر گونه خواست قضاوت کرد و آنرا نشر داد؟!
  • بند(5): از اینکه منادی "دروغ ممنوع" هستید خوب است. لطفا موضعتان را درباره دروغ بزرگ تقلب نیز روشن بفرمایید؟ آیا از حامیان این دروغ هم اطلاع دارید؟ آنان را دروغگو نمی دانید؟ نمی خواهید شفاف باشید؟ مصلحت نیست؟
  • امیدوارم شرایط به گونه ای شود که بتوان  با شما درباره اعتقاداتتان وارد گفتگو شد!! البته اگر فضا مهیا بود، آن هم فقط به صورت خصوصی و حضوری که به گوش کسی نرسد! مصلحت نیست!!!!!!!
  • بند(6): باز هم که مستند و شواهدتان را در این مورد (مردم از همه جا بی خبر) میخواهید خصوصی ارائه دهید!  مگر مردم نامحرمند؟! اگر واقعا چیزی هست بگویید تا همه بدانند.  نکند مثل انتشار عکسهای هر سه روز که صلاح نمیدانستید این هم به صلاح نیست؟! و شاید مستنداتتان مانند عکس های 60-70 نفری باشد و با رو شدن آن، دروغ ها آشکار گردد. واهمه نداشته باشید و پاسخگو باشید.ادعا که سخت نیست. کو مدرک؟!

ثانیا: همانگونه که شما از عمل آن چند جوان انگشت شمار تبری می جویید ایشان هم عمل آن چند جوان افراطی را محکوم میکنند و از آن جلوگیری هم کرده اند. چرا این همه بی انصافی؟!

ثالثا: در قضیه اهانت به حوزه علمیه اردکان اگر حرمت امامزاده رو متولی آن نگه نداشت در قضیه اهانت (که البته اهانتی نبود) به آقای خاتمی هم حرمت امامزاده را از مدت ها قبل خود امامزاده نگه نداشته اند!!!

رابعا:  قرآن را ایشان ابزار نکرده. مثل زده و این کار بسیار معمولی است.خود قرآن هم گاهی مثل میزنه. مثلا سوره جمعه، آیه5: مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِـَایَـتِ اللهِ وَاللهُ لاَیَهْدِى الْقَوْمَ الظَّـلِمِینَ. داستان کسانى که مکلّف به تورات شدند ولى حق آن را ادا نکردند، مانند داستان درازگوشى است که کتابهایى حمل مى کند، (امّا چیزى از آن نمى فهمد). چه بد است مثل گروهى که آیات خدا را انکار کردند، و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمى کند. یا مثلا سوره اعراف، آیه 176: فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکلْبِ إِن تحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَث أَوْ تَترُکهُ یَلْهَث ذَّلِک مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِئَایَتِنَا فَاقْصصِ الْقَصص لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ. حکایت وى حکایت سگ است که اگر بر او هجوم برى ، پارس مى کند و اگر او را واگذارى ، پارس مى کند. این حکایت قومى است که آیه هاى ما را تکذیب کرده اند. پس این خبر را بخوان ، شاید آنها اندیشه کنند.

حالا ما میتونیم بگیم خدا نعوذ بالله کم آورده دست به دامان مثل شده؟!

خامسا: جانا سخن از زبان ما میگویی! (عملکرد افراد، سابقه آنها، طرز تفکرشان، نگاهشان به مردم و جامعه و کردار و گفتار و نوشتارشان است که می شود آنرا با این آیات و روایات سنجید) شما که اینقدر خوب این کلمات زیبا را کنار هم قرار می دهید چرا خودتان به آنها عمل نمی کنید؟ چرا وقتی از شما خواسته شد که برای اثبات ریاکاری ایشان به جای استناد به چند عکس که آقای حسینی پور با آقای خاتمی دست داده و متبسم بوده، سابقه یا حرف یا نوشته ای از ایشان بیاورید که از آقای خاتمی طرفداری کرده است، مدرکی ارائه ندادید و باز هم به همان حرف ساده لوحانه خود اصرار ورزیدید و به تبع آن مؤمنی را متهم به تظاهر و دورویی نمودید؟!  آیا نشنیده اید که پیامبر فرموده اند: مَن بَهَتَ مؤمنا أو مؤمنةً أو قالَ فیهِ ما لیسَ فیهِ أقامَهُ اللّه‏ُ تعالى یومَ القیامةِ على تَلٍّ مِن نارٍ حتّى یَخرُجَ مِمّا قالَهُ فیهِ . کسى که مرد یا زن مسلمانى را بهتان زند یا در باره او سخنى بگوید که در او نیست خداوند او را در قیامت روى تلى از آتش قرار مى دهد تا از عهده آنچه گفته برآید. چگونه می خواهید در آخرت این ادعا را اثبات کنید؟  فقط به خاطر مصافحه و تبسم؟! آیا ریختن آبروی مؤمن که حرمتش از کعبه هم بالاتر است اینچنین برای شما آسان شده است؟!

  • بند(7): اولا: شما چگونه از هدف اصلی تجمع اطلاع یافته اید؟ هدف اصلی تجمع، محکومیت سران فتنه بوده و ایشان به گفته خودشان با این هدف در تظاهرات شرکت کرده اند. حال اگر فکر میکنید که آقای خاتمی هم جزو سران فتنه بوده اند جوابتان معلوم است!  

 

ثانیا: ایشان آن تجمع را هیچ وقت محکوم نکردند و بلکه به آن افتخار میکنند. لیکن ایشان توهین به آقای خاتمی را که توسط چند جوان افراطی صورت گرفته بود قبول نداشتند  و از آن جلوگیری هم کردند. مگر شماها به خاطر اهانت به حوزه علمیه امام صادق در تجمع 28 بهمن که آنرا کار چند نفر انگشت شمار می دانید و از آن تبری می جویید آنجا را ترک کردید؟

ثالثا: ذوق زدگی کجا بود؟! اگر در عکس دوم ایشان ذوق زده هستند پس در عکس اول هم آقای خاتمی ذوق زده هستند!! همه اینها در چند ثانیه اتفاق می افتد و در آن شلوغی که آقای خاتمی برای دست دادن میرسد ایشان دست دراز می کنند، تبسم هم که همیشه به روی لب دارند.آیا شما عکسی از آن روز دارید که ایشان جلوی مسجد در حال مصافحه با کسی اخم کرده باشند؟ آیا واقعا در منطق شما این به معنی ریا و دورویی است؟! اگر کسی یک موضع داشته باشد و از آن همچنان دفاع کند دورو است؟ آیا اینها دلایل محکم و مدارک مستند شما برای دورویی ایشان است؟! فقط چند عکس و برداشت شما از ذوق زدگی ایشان؟!  آقای پایدار استدلالتان چه سخیف و سطحی است!!!!!

ثالثا: اگر واقعا عکس مایه قضاوت باشد، نظرتان درباره عکس زیر چیست؟ کسی شک دارد که آقای خاتمی منتقد و بالاتر از آن مخالف احمدی نژاد و دولت ایشان است؟ آیا با این عکس دروغگویی ایشان ثابت می شود؟

 


  • بند(8): لازم نیست شما فتنه را تعریف کنید و چشم فتنه را پیدا کنید. برادر از روزگار عقبید.  بگذار تا برایتان بگویم: فتنه به قضایای بعد از انتخابات ریاست جمهوری گفته می شود که با دروغ بزرگ تقلب آغاز شد و با حمایت بعضی، از فتنه گران اصلی ادامه یافت و مردم پس از چندین ماه و رو شدن چهره منافقانه سران آن در یوم ا... 9 دی و 22 بهمن چشم آن را کور کردند.
  • بند(9): آیا معنی ارتزاق از کد یمین فقط بیل زدن در پسته زارها حساب میشود یا منظور روی پای خود ایستادن و وابسته نبودن به ارگان یا اداره و شرکتی خاص میباشد؟!! شما خود باید بیشتر بدانید!
  • بند(10):  حرفتان درست. اما اگر سخنی شفاف یا پاسخی صریح داده شد و به گوشه قبای نماینده  محترم  برخورد و از هر دری انتقاد شروع شد حرف حق را می پذیرید یا مجددا دفاع می کنید؟!  آیا فکر نمی کنید سرآغاز اختلاف باشد؟ این اختلاف به سود اردکان است؟ چرا منظور ایشان را متوجه نمی شوید؟  مگر شما همین الأن در نظرات وبلاگ "اردکان من" درباره محدوده عقدا به جای اینکه از آقای تابش به خاطر کم کاری انتقاد کنید و پاسخ صریح خواسته باشید دفاع نکرده اید؟!
  • بند(11):  من خود یکی از خوانندگان وبلاگ شما در این چند روز بودم و خود شاهد بودم که چگونه نظر مرا که خالی از توهین و بی احترامی و کاملا مؤدبانه بود در قسمت نظرات، گاهی اصلا نگذاشتید و گاهی هم اگر گذاشتید به صورت گزینشی گذاشتید به عنوان مثال بنده سه نظر درباره پست "قضاوت کنید" شما داده ام که شما نظر اول را با حذف قسمتی از آن گذاشته، نظر دوم را که بسیار منطقی و مؤدبانه بود ولی به مذاق شما خوش نیامده اصلا نگذاشته، و نظر سوم را گذاشته اید و اینگونه وانمود مینمایید که همه نظرات مخالف را هم می گذارید. ولی بدانید که خوانندگان، خوب متوجه می شوند که چه کسانی واقعیات را تحریف می کنند؟! حنایتان دیگر رنگی ندارد برادر.
  • این نظر هم ابتدا در وبلاگ شما گذاشته شد در پاسخ به این پست. اما شما آن را درج ننمودید و بعد در وبلاگ آقای عابدی درج گردید. که باید از ایشان بابت درج آن تشکر نمود. عینا مطلب نقل شده در وبلاگ آقای عابدی می آید.

 "نویسنده: ئ

شنبه 5 شهریور1390 ساعت: 22:36

جناب آقای عابدی سلام
بنده این دو کامنت را در جواب پست زیر در وبلاگ آقای پایدار گذاشتم.
http://zardog1.blogfa.com/post-810.aspx
کاملا خالی از توهین.بسیار منصفانه و مستدل و منطقی جواب شبهات ایشان را داده ام. از آنجا ایشان فقط در حرف طرفدار آقای خاتمی اند و به شعار زنده باد مخالف من ایشان هیچ توجهی ندارند نظر خود را در اینجا درج نمودم.امیدوارم شما درج نمایید.

جناب آقای پایدار
سلام
چند مطلب را متذکر می شوم امیدوارم درج نمایید
1-بنده در آن تجمع به شخصه حضور داشتم.چون بر ضد آقایان موسوی و کروبی بود و حرکت آنان در دعوت به تظاهرات 25 بهمن را زشت می دانستم.باید اذعان کرد حدودا بین 1500 تا 2000 نفر و شاید بیشتر حضور داشتند. به دور از تعصب می گویم.
2-به نظر من هزاران نفر از 2000 نفر به بالا را در بر می گیرد.بنابراین اگر ایشان هم مانند بنده دیده اند خرده ای بر ایشان وارد نیست.حال شاید شما برداشتتان از هزاران نفر ایشان بیشتر از 10000 نفر است.برداشت هر کسی آزاد است.
3-بنده در آن تجمع هرگز اهانتی و شعاری علیه آقای خاتمی ندادم و از طرف مجریان مراسم نیز شعاری داده نشد و تنها از سوی عده ای جوان افراطی شعارهایی سر داده شد که آن هم از طرف مجریان خنثی گردید. بنابراین تجمع ضد آقای خاتمی و شعار اکثریت علیه ایشان نبود.شایسته است نفس آن تجمع را زیر سوال نبرید بلکه از افراطیون انتقاد کنید.
4-گفته اید سید دروغ گفته و از عدالت ساقط است اما بنده دروغی ندیدم بلکه برداشت ها از میزان جمعیت متفاوت است.خواسته اید عذرخواهی کنند.اگر ایشان به گفته شما در تخمین تجمع افراط کرده اند شما نیز تفریط کرده اید.قطعا آن تجمع بیشتر از 60-70 نفر بوده اند.حال شما رسما از خوانندگان وبلاگتان حاضر به عذرخواهی هستید؟ 
5-در پاسخ به یکی از نظرات اولین پستتان درباره این موضوع فرموده اید که وقتی عکس ها به دستتان رسید در وبلاگ قرار خواهید داد. اما این کار را نکردید.این دروغ نیست؟چه بهتر بود اگر عکسهای دو تجمع فوق در روزهای 27 و 29 بهمن و تجمع 28 بهمن را می گذاشتید تا خوانندگان خود قضاوت کنند.

نویسنده: ئ

شنبه 5 شهریور1390 ساعت: 22:39

6-فرموده اید:" مردم فهیم اردکان هم فردای آن روز با حضور دشمن شکن و قهرمانانه خود در صحنه، پاسخ قاطعی به این هتاکی رذیلانه دادند".به نظر شما شرکت کنندگان در تجمع های 27 و 29 بهمن نفهم بودند؟
7-فرموده اید جمعیت فردای آن روز یعنی 28 بهمن بسیار بیشتر بود.چرا عکس هایش را نگذاشتید تا موضوع کاملا روشن گردد.
8-فرموده اید آن تجمع با پشتیبانی و تبلیغات برگزار گردید.کدام پشتیبانی و تبلیغات؟من خودم شغل آزاد دارم.تا یک ساعت قبل از تظاهرات نیز از آن اطلاع نداشتم و به وسیله یکی از دوستان مطلع شدم.این تظاهرات نیز هیچ فایده ای برایم نداشته و نخواهد داشت.
9-بهتر بود جمله آخرتان را همان ابتدا و پس از دیدن عکس ها به کار می بردید.و خطای سید را از منظر خودتان متذکر می شدید.نه اینکه با مقایسه چند عکس و گفتن "هزاران" به جای هزار، دروغگو و متظاهر بنامید و از عدالت ساقطشان کنید.
10-تناقضات شما:ابتدا گفتید 60-70 بعد می گویید بیشتر.پس ابتدا دروغ گفتید؟گفته بودید عکس ها را می گزارید اما نگذاشتید؟دروغ گفتید؟آیا شایسته است به خاطر این اشتباهاتتان شما را دروغگو،متظاهر و ریاکار بنامیم؟آیا این از ادب شماست که قبل از دیدن عکس ها قضاوت کرده و سید را دروغگو و ریاکار بنامید؟

قضاوت با خودتان
لطفا به همان شعار زنده باد مخالف من محبوب قلبتان احترام گذاشته و نظر بنده را که خالی از توهین است درج نمایید تا به صداقت شما در پیروی از آقای خاتمی در شعار و عمل پی بریم.
با تقدیم احترام"

 

 حال قضاوت با شما خوانندگان عزیز.